به وب سايت شخصی برادر مهدي جهان ميهن خوش آمديد - اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً - دوست گرامي خواهشمنداست بعد از بازديد مطالب ارائه طريق فرمائيد هرگونه کپي برداري از اشعار باذکرنام شاعربلامانع است - شعرسروده جهان میهن1395
شعرسروده جهان میهن1395
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

دوباره پر زده دلم
به سمت بین الحرمین
شدضربان قلب من آ
حسین حسین حسین حسین

نشسته روی گنبدت
بریز براش دونه و گندم
دیوونه حسین شدم
چیکار دارم به حرف مردم

باذکر ، یارب
می خونم، هرشب
میون، هیات
عمه جان، زینب

روح عبادات
قبله حاجات
من عبد کوی
عمه سادات

یازینب ، زینب ۴

خود خدا هم آقا
به تو علاقه منده
وقتی میگم یا حسین
مادر تو می خنده

نگاهی کن به حال ما
توقع  داره نوکرت
امضا میشه کربلامون
با دستای مادرت

ارباب، مایی
حسین ثارالله
من سگ،کویت
الحمد، لله

تاپابر ، جایم
تو روضه ،هایم
کربلا، عشقو
دین و ، دنیایم

یامولا ، مولا ۴

محتاج دستان توام
محرمو مهمان توام
مریض کربلا شدم
در پی درمان توام

تو مجلس عزای تو
گریه کنم برای  تو
پر زند قلب خسته ام
به سمت کربلای تو

ماجان بر،کفان
میگیم حسین جان
غوغا می کنیم
چون باد و،طوفان

می خوانیم ،هرشب
یا اباالا دب
بی تو می میریم
بجان زینب (ع)

سروده جهان میهن



شعرمدح امام زمان(عج) سروده جهان میهن(علمدار)1395
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

ای جلوه   نور   خدا ، یا صاحب الزمان
رحمی به حال ما نما،  یاصاحب الزمان

جانم به لب  رسید  از هجر   تو آقا
ارباب توئی ومنم گدا،یاصاحب الزمان

کی شود برآیی از پس پرده غیبت
تا کی بخوانم این دعا،یاصاحب الزمان

دمی بیا به دیدن عشاق یوسف زهرا
وعده امروز نده به فردا،یاصاحب الزمان

ای منتقم خون حسین یک شب جمعه
مهمان کن مارا درکربلا،یا صاحب الزمان

کنارقبر شش گوش حسین روضه بخوان
بیادبزم شراب وتشت طلا،یاصاحب الزمان

سروده جهان میهن ،علمدار،۱۳۹۵

پایگاه اشعارحاج مهدی جهان میهن 

https://telegram.me/joinchat/B6HDDD5AjGOBOVu2ZRX3nQ

پایگاه

http://Www.jahanmihan.ir



شعرامام زمان (عج) سروده جهان میهن95
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

 

 

دوباره جمعه و هوای وصل شما
ای منتقم دردهای دل شیعه  بیا

دوباره جمعه و  چشم انتظاری
تاکی بخوانیم این معز اولیا

دوباره پرچم عزایت بپا شود
این الطالب بذحول الانبیا

دوباره دلم هوای کربلا  کرد
این الطالب بدم مقتول بکربلا

تو پیش منو غائب از نظری
الی متی احار فیک یا مولا

بپا کن پرچم عدل وداد را
وقدنشرت لوا النصر تری(ترا)

ای نسیم که سوی یار میروی
فبلغه   تحیه   و   سلاما

 

 

سروده جهان میهن

https://telegram.me/joinchat/B6HDDD5AjGOBOVu2ZRX3nQ



مدح امام زمان(عج) سروده جهان میهن1394
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

امام زمان (عج)

به صحن وسرای دلم قدم بگذارکه خونست

دلم درهوای  دیدن روی تو مجنون    ست

به کدامین  سرای به دنبال  توای یار آیم

ای مسیحای عشق اثرده برحال    دعایم

توکه پاکتراز پاکی و      ومن بدم

بادست خالی آمدم مکن   ردم

توبه کردم ودل شما   را شکستم

شکرلله که سرسفره  توهستم

حالاکه دست مراگرفتی ای شاه

بخاطرمادرت بگذرازاینهمه گناه

 

سروده جهان میهن(علمدار)دیماه1394



مدح امام زمان(عج) سروده جهان میهن1394
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

شعرامام زمان (عج) مدح

خواستم یار با   وفای توباشم     ولی نشد

گریه کن روضه های توباشم        ولی نشد

به غیرتو       رو  زدم یک     عمر     من

خواستم محتاج دعای توباشم ولی نشد

اگرچه دل    همگام  شمانشد  یک دم

خواستم فقط برای توباشم   ولی نشد

سعی کردم به مجلس نامحرمان  نروم

زیرپرچم ولوای  توباشم   ولی نشد

قدت از گناه بسیارمن خمید وتاشده

خواستم یک عمرعصای توباشم ولی نشد

اگرچه می خواستم چون زهیر و مسلم

درراه عشق فدای توباشم   ولی نشد

 

سروده جهان مهین (علمدار)1394



مدح امام زمان(عج) وروضه کربلاسروده شاعرومداح اهل بیت حاج مهدی جهان میهن
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

*****

مدح امام زمان(عج)ورضه کربلا

به مهر وماه وخورشیدقسم

که توئی آقا همه کسم

دست از تو برندارم اگر

درسینه مانده باشد یک نفسم

به فکرتونبودم و لیکن

همیشه وهمه جابودی دلواپسم

حالاکه دعایت مشمولم شده

رهایم کن اسیرخارو خسم

بیاکه بی تومی میرم آقا

بیاکه بی تواسیراین قفسم

آرزویم دیدن روی ماه توست

چه می شودبه خیمه گاهت برسم

 

من گدا و  توامام زمانم هستی

چقدر مهربانی، همیشه نگرانم هستی

 

بی آبرویم وآبروداری کن آقاجان

دربرابرشیطان از من نگهداری کن آقاجان

از فرط گنه ذره ذره آب  می شوم

بیا وامشب برایم کاری کن آقاجان

گرچه ندارم لیاقت اشک شمارا

نصیب من گریه وآه وزاری کن آقاجان

درین پاییزبی انتها اسیرم من

بیاوباغ پائیزی مرابهاری کن آقاجان

بیاکه قافله ای عزم سفردارد

بیاوعمه ات زینب(ع)رایاری کن آقاجان

میان گودی قتلگه کنار رقیه (س)

بشین و کمی عزاداری کن آقاجان

بیاتا دیرنشده ، سوارها می آیند

جلوگیری از این اسب سواری کن آقاجان

کسی نیست کمک زینب (س)مضطرکند

بیاوکمک آقای بیماری کن آقاجان

 

بیاکه گرگان درکمینندبه دورگودال

بیاتانشده سری به سم اسبان پایمال

 

غروب غم های من پایان ندارد

توکه نیستی تنم گوئی جان ندارد

نفسم گرفت از گریه های تودرناحیه

کسی که اسیرتوست کاری به این وآن ندارد

صباحاً ومساحا اشک تو جاریست از بصر

بمیرم برایت که درد تودرمان ندارد

کاش بودی کنارآن تن زخمی درگودال

کسی که آنجاست ذره ای ایمان ندارد

آنطرف می دوید زنی و می گفت

حیاکنید، نزنید دیگر او توان ندارد

 

نه تنها کناربدنت گریه کرد مادرت

خداهم گریست کنارتن بدون سرت

 

سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن(علمدار)